شب که مي رسد به خودم وعده مي دهم
که فردا صبح حتما به تو خواهم گفت
صبح که فرا مي رسد و نمي توانم بگويم
رسيدن شب را بهانه ميکنم
و باز شب مي رسد و صبحي ديگر
و من هيچ وقت نمي توانم حقيقت را به تو بگويم
بگذار ميان شب و روز باقي بماند که
چه قدر
دوست دارم......
نظرات شما عزیزان:
maryam
ساعت14:30---22 تير 1391
برای کلام عشق
دوست داشتن را سرودم
برای گذراز اندوه
به لحظه های با تو بودن اندیشیدم
برای دوستی
مهربانی و صداقت را بخشیدم
برای تنهایی
همدردی ندیدم
برای آشنایی
به آسمان دلت پر کشیدم
|